دو هفته نامه جام يزد را مطالعه مي‌كردم. مطلبي درباره اختصاص دادن «آگهي» بيش از حد معمول و متعارف به بعضي از نشريات نظرم را جلب كرد. از آنجا كه در «مثل مناقشه نيست1»
مناسب ديدم پيش از چاپ آن مطلب انتقادي و درخور توجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي مسئولان امر در استان جهت بررسي و پي گيري داستاني به نقل از استاد فرزانه دانشگاه «محمد ابراهيم باستاني پاريزي» براي اطلاع خوانندگان درج گردد:
مي‌گويند: حسام السلطنه، وقتي كه در كرمان حاكم بود، به بهانه اينكه شهربانو دختر يزدگرد زن حضرت امام حسين (ع) بوده است، و در واقع امام حسين (ع) داماد ايرانيهاست، زرتشتيان را مجبور كرده بود كه روز عاشورا بيايند و مثل مسلمانان عزاداري كنند و به قول معروف «جوش بزنند». جمع كثيري آمده بودند، ولي برايشان ممكن نبود كه همه شعرهاي شيعيان را بخوانند كه از حفظ نبودند و لهجه داشتند. مي‌گويند، وقتي «پيش جوش» - نوحه خوان - اين برگردان را مي‌خواند:
«... خنجر مزن بر حنجرم اي شمر كافر العطش!»
زرتشتيان كه نمي‌توانستند حنجر و العطش را ادا كنند و شعر يادشان مي‌رفت، ناچار همه بجاي تكرار شعر، اينطور مي‌خواندند:
آقا حسام السلطنه، ما هم همه همين مي‌گيم (مي‌گوئيم).
آقا حسام السلطنه، ما هم همه همين مي‌گيم....2
اينك مقاله دو هفته نامه جام يزد:
قابل توجه جناب آقاي فلاح زاده استاندار محترم يزد
شايد علت چاپ آگهي‌هاي مناقصه و مزايده سازمان دولتي به يك روزنامه را مي‌توان نشات گرفته از همان دستورالعمل سال 89 دولت مبني بر اختصاص آگهي‌هاي مربوطه در روزنامه دولت دانست كه با اعتراض نشريات و پيگيري معاونت محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كمي تا قسمتي از دستورالعمل لغو و اختيار واگذاري آگهي‌هاي مناقصه و مزايده به مسئولين داده شد كه متاسفانه با الهام از همين دستورالعمل مديران بعضي از سازمان‌ها و شركتهاي دولتي بدون در نظر گرفتن بخشنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بخش اعظمي از آگهي‌هاي خود را با توجه به روابط حسنه با بعضي جرايد به طور اختصاصي به يك روزنامه خاص اختصاص داده‌اند به طور مثال در استان يزد شركتهاي دولتي گاها تمام آگهي‌هاي خود را به يك جريده به صورت ويژه با روابط سياسي آن هم به صورت انحصاري بدون رعايت تعرفه دولتي با پرداخت حق الدرج‌هاي گزاف سفارش مي‌دهند كه از اين ميان تنها يكي از شركتهاي دولتي در فاصله 30 روز در سال 1391 تعداد 28 فقره آگهي مناقصه و مزايده خود را در اختيار يك روزنامه قرار مي‌دهد و شركت ديگري تحت عنوان روزنامه پايه تعداد 20 فقره آگهي خود را به جريده مورد نظر اختصاص و مابقي را به صورت سليقه‌اي به روزنامه‌هاي ديگر واگذار نموده‌اند كه سازمانهاي دولتي ديگر معمولا از اين بابت بي بهره نيستند.
آنچه جاي سوال است عدم رعايت دستورالعمل هيئت وزيران مي‌باشد كه در سال جديد به تمام ادارات ابلاغ گرديده اما مديران بدون توجه به آن بخشنامه با اعمال نظر شخصي حق روزنامه‌هاي ديگر را پايمال مي‌نمايند و آنچه در اين ميان قابل توجه و تامل است معمولا اين شركتها به صورت سازماندهي شده مبادرت به اينگونه رويكرد دارند و حتي رعايت حقوق بيت المال را ننموده و مبناي پرداخت را همان قبوض صادر شده از طرف روزنامه‌ها قرار مي‌دهند در حاليكه مبالغ حق الدرج بايستي با رعايت تعرفه‌هاي دولتي از طريق ارشاد اسلامي مجوز پرداخت حق الدرج صادر گردد.
بجا خواهد بود استاندار محترم در اين بابت جديت بيشتري به خرج داده تا از پايمال شدن حقوق نشريات ديگر جلوگيري شود.
پي‌نوشت‌ها:
1- امثال و حكم علامه دهخدا جلد دوم صفحه 796
2- صفحه 528 كتاب «جامع المقدمات» اثر باستاني پاريزي چاپ 1363

• نویسنده : یزد فردا
• منبع خبر : خبرگزاری فردا